معنی فارسی rebreathe
B1دوباره نفس کشیدن، به معنای تنفس مجدد با شیوه یا شرایط متفاوت.
To breathe again, often in a new or altered context.
- verb
verb
معنی(verb):
To breath in air that has been exhaled
example
معنی(example):
او یاد گرفت که به طور متفاوتی نفس بکشد.
مثال:
He learned to rebreathe the air in a different way.
معنی(example):
آنها به ما یاد دادند که چگونه در حین تمرین دوباره نفس بکشیم.
مثال:
They taught us how to rebreathe during the exercise.
معنی فارسی کلمه rebreathe
:
دوباره نفس کشیدن، به معنای تنفس مجدد با شیوه یا شرایط متفاوت.