معنی فارسی rebroadcast
B1دوباره پخش کردن، پخش مجدد یک برنامه یا رویداد.
To broadcast (a program or event) again.
- verb
verb
معنی(verb):
To broadcast again.
example
معنی(example):
ایستگاه تلویزیونی تصمیم گرفت نمایش محبوب را دوباره پخش کند.
مثال:
The TV station decided to rebroadcast the popular show.
معنی(example):
آنها رویداد را برای بینندگانی که آن را از دست دادهاند، دوباره پخش خواهند کرد.
مثال:
They will rebroadcast the event for viewers who missed it.
معنی فارسی کلمه rebroadcast
:
دوباره پخش کردن، پخش مجدد یک برنامه یا رویداد.