معنی فارسی reburse
B1دوباره پرداخت کردن، عمل برگرداندن پول یا هزینه به شخصی که هزینهای را متحمل شده است.
To pay back money that someone has spent or paid on behalf of another.
- VERB
example
معنی(example):
شرکت مجبور شد هزینههای کارمندان را پس از سفر دوباره پرداخت کند.
مثال:
The company had to reburse the expenses of the employees after the trip.
معنی(example):
اگر بتوانید فاکتورها را ارائه دهید، آنها هزینههای شما را دوباره پرداخت خواهند کرد.
مثال:
If you can provide receipts, they will reburse your costs.
معنی فارسی کلمه reburse
:
دوباره پرداخت کردن، عمل برگرداندن پول یا هزینه به شخصی که هزینهای را متحمل شده است.