معنی فارسی rebush

B1

تعمیر یا تعویض اجزای متحرک یا فنرها در یک دستگاه یا وسیله نقلیه.

To replace or repair bushings in machinery or vehicles.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند تعلیق ماشین قدیمی را دوباره ایمن کنند.

مثال:

They decided to rebush the old car's suspension.

معنی(example):

مکانیک‌ها قطعات متحرک را دوباره ایمن خواهند کرد تا عملکرد را بهبود بخشند.

مثال:

The mechanics will rebush the moving parts to improve performance.

معنی فارسی کلمه rebush

: معنی rebush به فارسی

تعمیر یا تعویض اجزای متحرک یا فنرها در یک دستگاه یا وسیله نقلیه.