معنی فارسی rebuttoning

B1

عمل دکمه زدن دوباره، به معنای بستن دوباره دکمه‌ها.

The act of fastening or securing the buttons of something again.

example
معنی(example):

دوباره دکمه زدن پیراهن چند ثانیه طول کشید.

مثال:

Rebuttoning the shirt took him a few seconds.

معنی(example):

او در حال دوباره دکمه زدن کاپشنی است که قبل از بیرون رفتن می‌پوشد.

مثال:

He is rebuttoning his coat before stepping outside.

معنی فارسی کلمه rebuttoning

: معنی rebuttoning به فارسی

عمل دکمه زدن دوباره، به معنای بستن دوباره دکمه‌ها.