معنی فارسی recalcination
B1احیاء دوباره، فرآیندی که در آن یک ماده به حالت قبلی خود برمیگردد، بهویژه در شیمی.
The act or process of calcining again, often in metallurgy or chemistry.
- NOUN
example
معنی(example):
فرآیند احیاء دوباره به تصفیه فلزات کمک میکند.
مثال:
The process of recalcination helps refine metals.
معنی(example):
احیاء دوباره در تولید مواد خالص ضروری است.
مثال:
Recalcination is crucial in the production of pure substances.
معنی فارسی کلمه recalcination
:
احیاء دوباره، فرآیندی که در آن یک ماده به حالت قبلی خود برمیگردد، بهویژه در شیمی.