معنی فارسی recapitulator

B2

بازنگری‌کننده، کسی که مطالب را دوباره جمع‌بندی می‌کند تا درک بهتری ارائه دهد.

A person who summarizes or recaps information, often emphasizing key points for clarity.

example
معنی(example):

معلم به عنوان یک بازنگری‌کننده درس عمل کرد تا یادگیری را تقویت کند.

مثال:

The teacher acted as a recapitulator of the lesson to reinforce learning.

معنی(example):

یک بازنگری‌کننده خوب ایده‌های اصلی را به طور مؤثر خلاصه می‌کند.

مثال:

A good recapitulator summarizes the main ideas effectively.

معنی فارسی کلمه recapitulator

: معنی recapitulator به فارسی

بازنگری‌کننده، کسی که مطالب را دوباره جمع‌بندی می‌کند تا درک بهتری ارائه دهد.