معنی فارسی recapitulatory

B2

بازنگری‌کننده، به معنای اشاره به مجموعه‌ای از نکات کلیدی یا تصمیمات گذشته.

Related to or serving to summarize or restate significant points or decisions.

example
معنی(example):

اظهارات بازنگری‌کننده در پایان جلسه بر تصمیمات اصلی تأکید کرد.

مثال:

The recapitulatory remarks at the end of the meeting emphasized the main decisions.

معنی(example):

بررسی بازنگری‌کننده او قبل از شروع پروژه وضوحی ارائه داد.

مثال:

His recapitulatory overview provided clarity before the project started.

معنی فارسی کلمه recapitulatory

: معنی recapitulatory به فارسی

بازنگری‌کننده، به معنای اشاره به مجموعه‌ای از نکات کلیدی یا تصمیمات گذشته.