معنی فارسی recaptivation

B2

دوباره جذب شدن، فرایند یا حالت جلب دوباره توجه یا علاقه به یک موضوع.

The act of reviving interest or attention in something previously forgotten or overlooked.

example
معنی(example):

دوباره جذب کردن او از داستان همه را حیرت‌زده کرد.

مثال:

His recaptivation of the story left everyone in awe.

معنی(example):

دوباره جذب کردن علاقه به پروژه برای موفقیت آن حیاتی بود.

مثال:

The recaptivation of interest in the project was crucial for its success.

معنی فارسی کلمه recaptivation

: معنی recaptivation به فارسی

دوباره جذب شدن، فرایند یا حالت جلب دوباره توجه یا علاقه به یک موضوع.