معنی فارسی recaptor
B1شخصی که اطلاعات گمشده را دوباره جمعآوری میکند یا به حالت قبلی برمیگرداند.
A person or tool that retrieves or collects data or information that was lost or overlooked.
- NOUN
example
معنی(example):
گیرنده مجدد در جمعآوری اطلاعات گمشده مهارت داشت.
مثال:
The recaptor was skilled in capturing lost information.
معنی(example):
او نقش گیرنده مجدد را در پروژه بازی کرد و تمام دادههای ضروری را جمعآوری کرد.
مثال:
He played the role of a recaptor in the project, gathering all the necessary data.
معنی فارسی کلمه recaptor
:
شخصی که اطلاعات گمشده را دوباره جمعآوری میکند یا به حالت قبلی برمیگرداند.