معنی فارسی rechew

B1

دوباره جویدن، عمل بازجویدن یا بازاندیشی در مورد چیزی برای هدفی خاص.

To chew something again, often for better digestion or understanding.

example
معنی(example):

شما می‌توانید غذایتان را دوباره بجوید تا بلع آن آسان‌تر شود.

مثال:

You can rechew your food to make it easier to swallow.

معنی(example):

دانشمند می‌خواست داده‌ها را دوباره بررسی کند تا نتایج دقیقی به دست آورد.

مثال:

The scientist wanted to rechew the data to ensure accurate results.

معنی فارسی کلمه rechew

: معنی rechew به فارسی

دوباره جویدن، عمل بازجویدن یا بازاندیشی در مورد چیزی برای هدفی خاص.