معنی فارسی reciprocator
B1متقابلکننده، فردی که به تبادل و پاسخ به عمل دیگران اصرار دارد.
A person who reciprocates or responds in kind.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک متقابلکننده است که همیشه باز میگرداند.
مثال:
She is a reciprocator who always gives back.
معنی(example):
متقابلکنندگان همکاری را در تیمها افزایش میدهند.
مثال:
Reciprocators enhance collaboration in teams.
معنی فارسی کلمه reciprocator
:
متقابلکننده، فردی که به تبادل و پاسخ به عمل دیگران اصرار دارد.