معنی فارسی recognizer
B1شخصی که شناسایی میکند یا کسی یا چیزی را تشخیص میدهد.
A person who recognizes or identifies someone or something.
- NOUN
example
معنی(example):
شناسنده بلافاصله نقاشی معروف را شناسایی کرد.
مثال:
The recognizer identified the famous painting immediately.
معنی(example):
به عنوان یک شناسنده استعداد، او همیشه اجراکنندگان بزرگ را شناسایی میکرد.
مثال:
As a recognizer of talent, she always spotted great performers.
معنی فارسی کلمه recognizer
:
شخصی که شناسایی میکند یا کسی یا چیزی را تشخیص میدهد.