معنی فارسی recoilingly

B1

به طور ناگهانی یا بدون کنترل به عقب حرکت کردن را توصیف می‌کند.

In a manner characterized by recoil or sudden withdrawal.

example
معنی(example):

عمل جمع‌شدن آنی اسباب‌بازی بچه‌ها را متعجب کرد.

مثال:

The recoilingly action of the toy surprised the children.

معنی(example):

او به طور ناخواسته بعد از شنیدن صدای بلند عقب‌نشینی کرد.

مثال:

She recoilingly stepped back after hearing the loud noise.

معنی فارسی کلمه recoilingly

: معنی recoilingly به فارسی

به طور ناگهانی یا بدون کنترل به عقب حرکت کردن را توصیف می‌کند.