معنی فارسی recollectedness

B2

حضور ذهن، حالتی که فرد توانایی به یاد آوردن تجربیات و خاطرات را دارد.

The state of being able to remember and articulate past experiences.

example
معنی(example):

حضور ذهن او به او کمک کرد تا جزئیات مهم را به یاد بیاورد.

مثال:

His recollectedness helped him remember important details.

معنی(example):

او در طول مصاحبه با حضور ذهن زیادی صحبت کرد.

مثال:

She spoke with great recollectedness during the interview.

معنی فارسی کلمه recollectedness

: معنی recollectedness به فارسی

حضور ذهن، حالتی که فرد توانایی به یاد آوردن تجربیات و خاطرات را دارد.