معنی فارسی recompliance
B1رعایت مجدد، عمل برآورده کردن و تطابق دوباره با قوانین یا استانداردها.
The act or process of complying again with rules, regulations, or standards.
- NOUN
example
معنی(example):
فرایند رعایت مجدد برای حفظ ایمنی حیاتی است.
مثال:
The recompliance process is critical for maintaining safety.
معنی(example):
آنها باید پروتکلها را برای رعایت مجدد استانداردهای صنعتی دنبال کنند.
مثال:
They must follow protocols for recompliance with industry standards.
معنی فارسی کلمه recompliance
:
رعایت مجدد، عمل برآورده کردن و تطابق دوباره با قوانین یا استانداردها.