معنی فارسی recomplicate

B1

دوباره پیچیده کردن، به معنی تبدیل کردن چیزی به یک وضعیت پیچیده‌تر پس از سادگی آن.

To make something more complex or difficult than it originally was.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند پروژه را دوباره پیچیده کنند تا چالش‌برانگیزتر شود.

مثال:

They decided to recomplicate the project to make it more challenging.

معنی(example):

گاهی اوقات، مردم به طور ناخواسته وظایف ساده را دوباره پیچیده می‌کنند.

مثال:

Sometimes, people recomplicate simple tasks unintentionally.

معنی فارسی کلمه recomplicate

: معنی recomplicate به فارسی

دوباره پیچیده کردن، به معنی تبدیل کردن چیزی به یک وضعیت پیچیده‌تر پس از سادگی آن.