معنی فارسی reconciliating

B1

آشتی دادن، حالت یا عمل آشتی یا برقراری توافق بین دو طرف یا بیشتر.

The act of causing two or more people or groups to become friendly again after a disagreement.

example
معنی(example):

آنها در حال آشتی دادن تفاوت‌های خود برای همکاری هستند.

مثال:

They are reconciliating their differences to work together.

معنی(example):

آشتی دادن با دوستان قدیمی می‌تواند بسیار پاداش‌دهنده باشد.

مثال:

Reconciliating with old friends can be very rewarding.

معنی فارسی کلمه reconciliating

: معنی reconciliating به فارسی

آشتی دادن، حالت یا عمل آشتی یا برقراری توافق بین دو طرف یا بیشتر.