معنی فارسی reconfigurability
B1قابلیت پیکربندی مجدد، به معنای توانایی تغییر تنظیمات یا ساختار یک سیستم یا دستگاه برای انجام وظایف مختلف است.
The ability of a system or device to be reconfigured or adapted for different purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
این دستگاه قابلیت پیکربندی مجدد بالایی برای وظایف مختلف دارد.
مثال:
The device has high reconfigurability for different tasks.
معنی(example):
پیکربندی مجدد برای سیستمهای قابل انطباق ضروری است.
مثال:
Reconfigurability is essential for adaptable systems.
معنی فارسی کلمه reconfigurability
:
قابلیت پیکربندی مجدد، به معنای توانایی تغییر تنظیمات یا ساختار یک سیستم یا دستگاه برای انجام وظایف مختلف است.