معنی فارسی reconfigurer
B1بازپیکربندی کننده، فردی است که مسئول تغییر یا تنظیم مجدد یک سیستم یا نرمافزار است.
A person who makes changes or rearrangements to a system's configuration.
- NOUN
example
معنی(example):
یک نفر با تجربه در بازپیکربندی میتواند تنظیمات شبکه را سریعاً بهینه کند.
مثال:
An experienced reconfigurer can optimize the network setup quickly.
معنی(example):
بازپیکربند سیستم ما را کارآمدتر کرد.
مثال:
The reconfigurer made our system more efficient.
معنی فارسی کلمه reconfigurer
:
بازپیکربندی کننده، فردی است که مسئول تغییر یا تنظیم مجدد یک سیستم یا نرمافزار است.