معنی فارسی reconnected
B1دوباره ارتباط برقرار کردن، به معنای برقراری ارتباطی جدید بعد از قطع ارتباط قبلی.
To have established a connection again after a period of separation.
- verb
verb
معنی(verb):
To connect again or differently.
example
معنی(example):
آنها پس از سالها فاصله، دوباره ارتباط برقرار کردند.
مثال:
They reconnected after many years of being distant.
معنی(example):
دوستان قدیمی در یک گردهمایی دوباره ارتباط برقرار کردند.
مثال:
The old friends reconnected at a reunion.
معنی فارسی کلمه reconnected
:
دوباره ارتباط برقرار کردن، به معنای برقراری ارتباطی جدید بعد از قطع ارتباط قبلی.