معنی فارسی reconnoissance
B2بررسی اولیه، انجام یک گشت یا جمعآوری اطلاعات درباره یک منطقه.
Military term for surveying or gathering information.
- NOUN
example
معنی(example):
تیم قبل از مأموریت یک بررسی انجام داد.
مثال:
The team conducted a reconnoissance before the mission.
معنی(example):
آنها یک پهپاد برای بررسی منطقه ارسال کردند.
مثال:
They sent a drone for reconnoissance in the area.
معنی فارسی کلمه reconnoissance
:
بررسی اولیه، انجام یک گشت یا جمعآوری اطلاعات درباره یک منطقه.