معنی فارسی reconquer
B2بازپس‌گیری، دوباره تسلط بر یک سرزمین یا وضعیت از دست رفته.
To take back land or fulfillment that was lost.
- verb
verb
معنی(verb):
To conquer again.
example
معنی(example):
ارتش هدفش بازپس‌گیری سرزمین از دست رفته در جنگ بود.
مثال:
The army aimed to reconquer the territory lost in the war.
معنی(example):
آنها در تلاش بودند تا شکوه گذشته خود را در رقابت‌ها دوباره به دست آورند.
مثال:
They sought to reconquer their former glory in the competition.
معنی فارسی کلمه reconquer
:
بازپس‌گیری، دوباره تسلط بر یک سرزمین یا وضعیت از دست رفته.
