معنی فارسی reconsecrate
B2تقدیس مجدد، مراسمی برای بازگرداندن تقدس به یک مکان یا شی.
To consecrate again or to restore sacredness to.
- verb
verb
معنی(verb):
To consecrate again.
example
معنی(example):
کلیسا تصمیم گرفت بعد از بازسازی، بنا را دوباره تقدیس کند.
مثال:
The church decided to reconsecrate the building after renovations.
معنی(example):
بعد از آتشسوزی، آنها مراسمی برای تقدیس مجدد محل برگزار کردند.
مثال:
After the fire, they held a ceremony to reconsecrate the site.
معنی فارسی کلمه reconsecrate
:
تقدیس مجدد، مراسمی برای بازگرداندن تقدس به یک مکان یا شی.