معنی فارسی reconsideration

B1

بررسی مجدد، فرآیند فکر کردن دوباره و به دقت به یک وضعیت یا تصمیم.

The act of considering something again.

noun
معنی(noun):

The act of reconsidering or something reconsidered

example
معنی(example):

بررسی مجدد سیاست زمان‌بر خواهد بود.

مثال:

The reconsideration of the policy will take time.

معنی(example):

بعد از بررسی مجدد فراوان، آنها به توافق رسیدند.

مثال:

After much reconsideration, they reached a consensus.

معنی فارسی کلمه reconsideration

: معنی reconsideration به فارسی

بررسی مجدد، فرآیند فکر کردن دوباره و به دقت به یک وضعیت یا تصمیم.