معنی فارسی reconquered

B1

تسخیر شده، به دست آوردن دوباره چیزی که قبلاً از دست رفته است.

To have regained control over a territory or to have recovered something lost.

verb
معنی(verb):

To conquer again.

example
معنی(example):

آنها پس از سال‌ها جنگ، شهر را دوباره تسخیر کردند.

مثال:

They reconquered the city after years of fighting.

معنی(example):

پس از یک سفر طولانی، او دوباره عشقش به نقاشی را به دست آورد.

مثال:

After a long journey, he reconquered his passion for painting.

معنی فارسی کلمه reconquered

: معنی reconquered به فارسی

تسخیر شده، به دست آوردن دوباره چیزی که قبلاً از دست رفته است.