معنی فارسی reconqueror

B1

مجدداً فتح‌کننده، فردی که می‌کوشد مناطقی را که قبلاً تحت کنترل او بوده دوباره تصرف کند.

A person who regains control or dominance over a place or territory previously lost.

example
معنی(example):

مجدداً فتح‌کننده هدفش بازگرداندن سرزمین‌های از دست رفته بود.

مثال:

The reconqueror aimed to restore the lost territories.

معنی(example):

به عنوان یک مجدداً فتح‌کننده، او به دنبال اتحاد کشور تقسیم شده بود.

مثال:

As a reconqueror, he sought to unify the divided nation.

معنی فارسی کلمه reconqueror

: معنی reconqueror به فارسی

مجدداً فتح‌کننده، فردی که می‌کوشد مناطقی را که قبلاً تحت کنترل او بوده دوباره تصرف کند.