معنی فارسی reconnoitrer
B1مأمور شناسایی، فردی که وظیفهاش جمعآوری اطلاعات درباره یک منطقه است.
A person who conducts reconnaissance, especially in a military context.
- NOUN
example
معنی(example):
مأمور شناسایی با یافتههای ارزشمندی بازگشت.
مثال:
The reconnoitrer reported back with valuable findings.
معنی(example):
هر مأمور شناسایی باید در عملیات پنهان آموزش ببیند.
مثال:
Every reconnoitrer must be trained in stealth operations.
معنی فارسی کلمه reconnoitrer
:
مأمور شناسایی، فردی که وظیفهاش جمعآوری اطلاعات درباره یک منطقه است.