معنی فارسی recontextualize

B1

بازسنجی، قرار دادن چیزی در زمینه‌ای جدید به طوری که معنا و مفهوم آن تغییر کند.

To place something in a new context to provide a different interpretation or meaning.

verb
معنی(verb):

To set in a new context.

example
معنی(example):

هنرمند تصمیم گرفت موضوعات قدیمی را در کار جدید خود بازسنجی کند.

مثال:

The artist decided to recontextualize the old themes in her new work.

معنی(example):

بازسنجی اطلاعات می‌تواند به ما کمک کند تا آن را بهتر درک کنیم.

مثال:

Recontextualizing information can help us understand it better.

معنی فارسی کلمه recontextualize

: معنی recontextualize به فارسی

بازسنجی، قرار دادن چیزی در زمینه‌ای جدید به طوری که معنا و مفهوم آن تغییر کند.