معنی فارسی reconvention

B1

دوباره برگزاری یک نشست یا رویداد، به منظور رسیدگی به موضوعات مورد نیاز.

The act of convening again, often for further discussion or decision-making.

example
معنی(example):

دوباره تشکیل شورای شهر برای تصمیم‌گیری‌های جدید سیاست ضروری بود.

مثال:

The reconvention of the council was necessary for the new policy decisions.

معنی(example):

دوباره تشکیل رویداد امکان ارزیابی مجدد پیشنهادات را فراهم کرد.

مثال:

The reconvention of the event allowed for re-evaluation of the proposals.

معنی فارسی کلمه reconvention

: معنی reconvention به فارسی

دوباره برگزاری یک نشست یا رویداد، به منظور رسیدگی به موضوعات مورد نیاز.