معنی فارسی recreantness

B2

ترس یا جبن، در مواجهه با چالش‌ها یا خطرات، به‌ویژه در شرایطی که انتظار می‌رود شجاعت نشان داده شود.

Cowardice; the quality of being recreant, especially in facing challenges.

example
معنی(example):

ترس او زمانی مشخص شد که از کمک به دوستانش خودداری کرد.

مثال:

His recreantness was evident when he refused to help his friends.

معنی(example):

ترس سرباز توسط همکارانش مورد انتقاد قرار گرفت.

مثال:

The recreantness of the soldier was frowned upon by his peers.

معنی فارسی کلمه recreantness

: معنی recreantness به فارسی

ترس یا جبن، در مواجهه با چالش‌ها یا خطرات، به‌ویژه در شرایطی که انتظار می‌رود شجاعت نشان داده شود.