معنی فارسی recreatively
B1به طور تفریحی، به نحوی که شامل سرگرمی و تفریح باشد.
In a manner that relates to recreation or leisure activities.
- ADVERB
example
معنی(example):
این ناحیه برای استفاده تفریحی کودکان طراحی شده است.
مثال:
The area is designed to be used recreatively by children.
معنی(example):
ما شبهای تابستانی خود را بهطور تفریحی در کنار دریاچه میگذرانیم.
مثال:
We spend our summer evenings recreatively by the lake.
معنی فارسی کلمه recreatively
:
به طور تفریحی، به نحوی که شامل سرگرمی و تفریح باشد.