معنی فارسی recrown

B1

یک فعل که به معنای گذاشتن دوباره تاج بر سر یک شخص سلطنتی است.

To place a crown on someone’s head again, especially in a royal context.

example
معنی(example):

سلطان پس از مراسم نیاز داشت که دوباره تاج‌گذاری کند.

مثال:

The king needed to recrown himself after the ceremony.

معنی(example):

هنرمند مجسمه را با طلا دوباره تاج‌گذاری خواهد کرد.

مثال:

The artist will recrown the sculpture with gold.

معنی فارسی کلمه recrown

: معنی recrown به فارسی

یک فعل که به معنای گذاشتن دوباره تاج بر سر یک شخص سلطنتی است.