معنی فارسی recrudescent
C1بازگشت یا تشدید دوباره یک حالت یا احساس.
Describing something that is reactivating or returning after a period of dormancy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت بازگشتی مسئله نیاز به توجه فوری داشت.
مثال:
The recrudescent nature of the issue required immediate attention.
معنی(example):
احساسات بازگشتی او نسبت به او پس از این همه مدت غیرمنتظره بود.
مثال:
His recrudescent feelings for her were unexpected after so long.
معنی فارسی کلمه recrudescent
:
بازگشت یا تشدید دوباره یک حالت یا احساس.