معنی فارسی rectilineally
B1به صورت خطی، به حرکتی اشاره دارد که در یک خط مستقیم صورت میگیرد.
In a straight line; moving or existing in a straight trajectory.
- ADVERB
example
معنی(example):
وسیله نقلیه به صورت مستقیم در امتداد مسیر حرکت کرد.
مثال:
The vehicle traveled rectilineally along the path.
معنی(example):
در هندسه، شکلها میتوانند به صورت مستقیم چیده شوند.
مثال:
In geometry, shapes can be arranged rectilineally.
معنی فارسی کلمه rectilineally
:
به صورت خطی، به حرکتی اشاره دارد که در یک خط مستقیم صورت میگیرد.