معنی فارسی rectilinearity
B1خطی بودن، اشاره به خاصیت داشتن خطوط مستقیم در اشیاء یا مسیرها دارد.
The quality or condition of being straight or composed of straight lines.
- NOUN
example
معنی(example):
خطی بودن مسیر آن را برای ناوبری آسانتر کرد.
مثال:
The rectilinearity of the path made it easier to navigate.
معنی(example):
کار او مفهوم خطی بودن را در هنر نشان داد.
مثال:
Her work demonstrated the concept of rectilinearity in art.
معنی فارسی کلمه rectilinearity
:
خطی بودن، اشاره به خاصیت داشتن خطوط مستقیم در اشیاء یا مسیرها دارد.