معنی فارسی recursively
B2به معنای انجام عملی به صورت بازگشتی، یعنی با استفاده از خودکارایی.
In a recursive manner; doing something by means of recursion.
- ADVERB
example
معنی(example):
الگوریتم داده ها را به صورت بازگشتی برای بهبود کارایی پردازش می کند.
مثال:
The algorithm processes the data recursively to improve efficiency.
معنی(example):
او نظریه را به صورت بازگشتی برای درک بهتر توضیح داد.
مثال:
He explained the theory recursively for better understanding.
معنی فارسی کلمه recursively
:
به معنای انجام عملی به صورت بازگشتی، یعنی با استفاده از خودکارایی.