معنی فارسی red tides
B1پدیدهای طبیعی که در آن جلبکهای دریایی به طور ناگهانی رشد میکنند و آب را به رنگ قرمز در میآورند، ممکن است به زندگی دریایی آسیب بزند.
A phenomenon caused by the rapid growth of algae, which can discolor water and negatively affect marine life.
- noun
An algal bloom of sufficient quantity to cause discoloration (often red) in a body of water; red tides can potentially cause irritation or death to exposed creatures.
جزر و مدهای قرمز میتوانند به زندگی دریایی آسیب بزنند.
Red tides can harm marine life.
دانشمندان جزر و مدهای قرمز را بررسی میکنند تا تأثیر آنها بر اکوسیستم را درک کنند.
Scientists study red tides to understand their impact on the ecosystem.
معنی فارسی کلمه red tides
:
پدیدهای طبیعی که در آن جلبکهای دریایی به طور ناگهانی رشد میکنند و آب را به رنگ قرمز در میآورند، ممکن است به زندگی دریایی آسیب بزند.