معنی فارسی redamaged

B1

به معنای آسیب دیدن دوباره، معمولاً اشاره به اشیاء خراب شده دارد.

Having been damaged again.

example
معنی(example):

گلدان با آسیب دوباره دیگر قابل استفاده نبود.

مثال:

The redamaged vase was no longer safe to use.

معنی(example):

پس از این حادثه، چندین مورد دوباره آسیب دیده پیدا شد.

مثال:

After the incident, several items were found to be redamaged.

معنی فارسی کلمه redamaged

: معنی redamaged به فارسی

به معنای آسیب دیدن دوباره، معمولاً اشاره به اشیاء خراب شده دارد.