معنی فارسی redarn
B1عمل بخیه زدن دوباره یا ترمیم پارچهها به منظور بازسازی آنها.
To mend or repair by sewing, especially in reference to fabric.
- VERB
example
معنی(example):
او مجبور شد ژاکت محبوبش را بعد از اینکه سوراخ شد، دوباره بخیه بزند.
مثال:
She had to redarn her favorite sweater after it got a hole.
معنی(example):
وقت آن است که این جورابها را دوباره بخیه بزنم قبل از اینکه کاملاً خراب شوند.
مثال:
It's time to redarn these socks before they wear out completely.
معنی فارسی کلمه redarn
:
عمل بخیه زدن دوباره یا ترمیم پارچهها به منظور بازسازی آنها.