معنی فارسی redbelly

B1

نوعی مار که به خاطر شکم قرمز و رنگ‌های خاصش شناخته شده است.

A type of snake recognized for its red belly and distinctive colors.

example
معنی(example):

مار ریش قرمز به خاطر رنگ‌های روشنش معروف است.

مثال:

The redbelly snake is known for its vibrant colors.

معنی(example):

در حین کوهنوردی در منطقه، یک مار ریش قرمز دیدم.

مثال:

I saw a redbelly while hiking in the area.

معنی فارسی کلمه redbelly

: معنی redbelly به فارسی

نوعی مار که به خاطر شکم قرمز و رنگ‌های خاصش شناخته شده است.