معنی فارسی redboxes

B1

مجموعه‌ای از جعبه‌های قرمز که به طور جمعی می‌توانند به کار روند.

A set of boxes that are all red, often used for storing or moving items.

example
معنی(example):

جعبه‌های قرمز به‌طور منظم در گاراژ چیده شده‌اند.

مثال:

The redboxes stacked neatly in the garage.

معنی(example):

ما از جعبه‌های قرمز برای وسایل جابجایی‌مان استفاده کردیم.

مثال:

We used redboxes for our moving supplies.

معنی فارسی کلمه redboxes

: معنی redboxes به فارسی

مجموعه‌ای از جعبه‌های قرمز که به طور جمعی می‌توانند به کار روند.