معنی فارسی redeed

B1

عمل بازگرداندن یا مجدداً ثبت کردن نام مالکیت یک ملک.

To return the deed of a property to a previous owner.

example
معنی(example):

او ملک را به دخترش بازگرداند.

مثال:

He will redeed the property to his daughter.

معنی(example):

شرکت تصمیم گرفت زمین را به مالک اصلی آن بازگرداند.

مثال:

The company decided to redeed the land to its original owner.

معنی فارسی کلمه redeed

: معنی redeed به فارسی

عمل بازگرداندن یا مجدداً ثبت کردن نام مالکیت یک ملک.