معنی فارسی redeemableness
B2خصوصیت یا کیفیتی که اجازه میدهد چیزی بازخرید شود.
The characteristic of being redeemable.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت بازخرید امتیازها به شرایطی بستگی دارد که توسط شرکت تعیین شده است.
مثال:
The redeemableness of the points depends on the terms set by the company.
معنی(example):
درک قابلیت بازخرید برای سیستمهای پاداش مؤثر اهمیت دارد.
مثال:
Understanding redeemableness is important for effective reward systems.
معنی فارسی کلمه redeemableness
:
خصوصیت یا کیفیتی که اجازه میدهد چیزی بازخرید شود.