معنی فارسی redeemably
B1بهگونهای که قابلیت بازخرید داشته باشد.
In a manner that allows for redemption.
- ADVERB
example
معنی(example):
کارتهای هدیه بهصورت قابل بازخرید در هر فروشگاهی استفاده میشوند.
مثال:
The gift cards are redeemably used in any store.
معنی(example):
او میتواند تخفیف را برای خرید بعدی خود بهصورت قابل بازخرید اعمال کند.
مثال:
She can redeemably apply the discount to her next purchase.
معنی فارسی کلمه redeemably
:
بهگونهای که قابلیت بازخرید داشته باشد.