معنی فارسی redeemeress

B2

زنی که عمل نجات یا بهبود را انجام می‌دهد.

A female redeemer, one who saves or restores.

example
معنی(example):

نجات‌دهنده داستان امید را به روستائیان آورد.

مثال:

The redeemeress of the story brought hope to the villagers.

معنی(example):

در بسیاری از اساطیر، نجات‌دهنده نقش حیاتی ایفا می‌کند.

مثال:

In many mythologies, the redeemeress plays a crucial role.

معنی فارسی کلمه redeemeress

: معنی redeemeress به فارسی

زنی که عمل نجات یا بهبود را انجام می‌دهد.