معنی فارسی redig
B1بازکندن، مجدداً کندن و یا حفر کردن چیزی که قبلاً حفر شده است.
To dig out again, especially something that has already been dug.
- VERB
example
معنی(example):
بازکندن یک چاه به معنی کندن مجدد آن است.
مثال:
To redig a well means to dig it out again.
معنی(example):
کارگران مجبور شدند بعد از فرونشست، خندق را دوباره بکنند.
مثال:
The workers had to redig the trench after it collapsed.
معنی فارسی کلمه redig
:
بازکندن، مجدداً کندن و یا حفر کردن چیزی که قبلاً حفر شده است.