معنی فارسی rediscovers
B1دوباره کشف کردن، به معنای پیدا کردن یا یادآوری چیزی که قبلاً فراموش شده است.
To discover something again, often something that was forgotten or overlooked.
- verb
verb
معنی(verb):
To discover again; especially something previously lost or forgotten.
مثال:
She rediscovered her faith in religion.
example
معنی(example):
او در هر تابستان عشق خود به نقاشی را دوباره پیدا میکند.
مثال:
She rediscovers her love for painting every summer.
معنی(example):
او اغلب آلبومهای قدیمی را دوباره کشف میکند که او را به یاد دوران کودکیاش میاندازد.
مثال:
He often rediscovers old albums that remind him of his childhood.
معنی فارسی کلمه rediscovers
:
دوباره کشف کردن، به معنای پیدا کردن یا یادآوری چیزی که قبلاً فراموش شده است.