معنی فارسی redispersal
B1توزیع مجدد، فرآیند یا عمل پخش یا توزیع دوباره یک ماده یا گروهی از چیزها.
The act of redistributing or dispersing something again.
- NOUN
example
معنی(example):
توزیع مجدد محتویات برای آزمایش ضروری بود.
مثال:
The redispersal of the contents was necessary for the experiment.
معنی(example):
پس از طوفان، توزیع مجدد زبالهها در سراسر منطقه اتفاق افتاد.
مثال:
After the storm, there was a redispersal of debris across the area.
معنی فارسی کلمه redispersal
:
توزیع مجدد، فرآیند یا عمل پخش یا توزیع دوباره یک ماده یا گروهی از چیزها.