معنی فارسی redistilled
B2این فعل به این معنی است که مایعی که قبلاً تقطیر شده است، دوباره تقطیر میشود.
To distill (a liquid) again.
- VERB
example
معنی(example):
این مایع دوباره تقطیر شد تا ناخالصیها را حذف کند.
مثال:
The liquid was redistilled to remove impurities.
معنی(example):
شیمیدان محلول را دوباره تقطیر کرد تا خلوص بالاتری به دست آورد.
مثال:
The chemist redistilled the solution to achieve a higher purity.
معنی فارسی کلمه redistilled
:
این فعل به این معنی است که مایعی که قبلاً تقطیر شده است، دوباره تقطیر میشود.